کودکان کار و خیابان

محو کار کودک؛ آرزویی محال یا چشم اندازی ممکن؟

سایت ایسنا: یکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۲ کد خبر: 92112718666

جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی(ع) با برگزاری «سمینارتخصصی کودکان کار» سوم تا هفتم اسفندماه سال جاری در دانشگاه‌های شریف، تهران، شهید بهشتی و علامه طباطبایی، به طرح مسئله در مورد چرایی معضل کار کودکان و چگونگی رفع آن می‌پردازد.

به گزارش سرویس «اجتماعی» ایسنا، جمعی از برترین اساتید جامعه شناسی و حقوق و فعالان حقوق کودک از جمله دکتر سعید معیدفر، دکتر علی کاظمی، زهرا رحیمی، حسن موسوی چلک و منیره آرزومندی از جمله سخنرانان این سمینار هستند.

دکتر سعید معیدفر جامعه شناس پیرامون مشکلات گریبانگیر کودکان کار اظهار کرد: کودکان تا سن 18 سالگی نیاز به اوقات فراغت، بازی و مراقبت های تربیتی – بهداشتی دارند. وقتی کودکی بخش عمده‌ای از اوقات خودش را صرف کار می‌کند، از این حقوق مسلم خود محروم می‌شود؛ به همین میزان فرایند جامعه پذیری را درست طی نمی‌کند و ممکن است باعث ایجاد اختلالاتی در شخصیت کودک شده و در آینده با برخی از جرائم و آسیبهای اجتماعی مواجه شود. برای کودکان خیابانی مشکلات دیگری هم ایجاد می‌شود. رابطه آنها با جامعه یک رابطه معکوس و یکسویه خواهد بود و همیشه خود را به صورت نیازمند و اعانه‌بگیر می‌بینند، بنابراین یک نوع روحیه تحقیر و سرکوب شده در آنها شکل می‌گیرد.

دکتر معیدفر که از سخنرانان مدعو در «سمینار تخصصی کودکان کار» است، در مصاحبه با واحد رسانه‌ای جمعیت امام علی(ع)، درباره تأثیر چنین سمینارهایی گفت: می‌توانیم از طریق این گونه سمینارها دانشجویان را که طیف فعالی در جامعه هستند و اگر تصمیم بگیرند می‌توانند جامعه را به حرکت در بیاورند، با احساس مسئولیت اجتماعی آشناترکنیم.

دکتر علی کاظمی دیگر سخنران دعوت شده به این سمینار که از فعالان طرح لوایح حمایت از کودکان است، نیز درباره تأثیر سمینارهایی از این دست، در مصاحبه با ستاد خبری این سمینار اظهار کرد: بزرگترین تاثیرش حساس سازی است؛ اینکه مسئولین کشور اولویتش را درک کنند و بدانند اگر امروز کودکی را نجات بدهند که با هوش است و در زمینه‌ای برجسته است، در آینده به جای بزهکار تبدیل به یک مخترع یا کارآفرین می‌شود.

وی ادامه داد: این جاست که متوجه می‌شویم که چاه نفت مهم نیست، بلکه کودک مهم است. این فهم باید در ذهن مسئولان ما جا بیفتد. تا راهبردهایشان عوض شود و به این سمت بیاید که کودکان سرمایه اصلی ما هستند. دولت کشوری مثل سنگاپور را در نظر بگیرید؛ وقتی به اقتصادش نگاه می‌کنید در آمد سالانه بالایی دارد. چون روی کودکانش سرمایه گذاری کرده است. ما نیز اگرساختارهای حمایتی مطلوبی برای کودکانمان ایجاد کنیم، فکر کنم بتوانیم تا 20 سال آینده در یک چشم انداز خوب با چهار برنامه 5 ساله وضعیت این کودکان را مطلوب کنیم تا نسل بعد نسلی باشد که وضعیت خوبی داشته باشد.

گفتنی است ایران از جمله 153 کشور امضاکننده «بیانیه برازیلیا» (اکتبر 2013) درسومین «کنفرانس جهانی محو کار کودکان»است. بند نخست این بیانیه بر عزم کشورهای امضاکننده برای محو بدترین اشکال کارکودک تا سال 2016 تاکید می‌کند. به نظر می‌رسد برای رسیدن به این مقصود لازم است تحرکی مناسب درسطوح مختلف جامعه ایجاد شود و محوکارکودک به صورت یک مطالبه عمیق اجتماعی درآید.

جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی(ع) با برگزاری «سمینارتخصصی کودکان کار» در اسفند ماه سال جاری به طرح مسئله در مورد چرایی معضل کار کودکان و چگونگی رفع آن می‌پردازد.

زهرا رحیمی مدیرعامل جمعیت امام علی(ع) نیز درباره وضعیت کار کودک در ایران می‌گوید: ما با محله‌هایی مواجهیم که کار کودکان از لحاظ فرهنگی بد شمرده نمی‌شود و ممکن است در یک کوچه چند خانه باشد که کودکان همه آنها کار می‌کنند و این موضوع جا افتاده است و قباحت آن به دلیل حاکم بودن “فرهنگ فقر” از بین رفته است.

وی افزود: والدین در این محله ها، در مدل “هزینه – فایده”ای که برای کار کودک تعریف نموده‌اند به نظرخودشان، یک کودکی بی‌ارزش راهزینه می‌کنند تا یک در آمد روزانه با ارزش کسب کنند و خود را در این تجارت برنده می‌دانند. نبود اهرم های فشار قانونی و برخوردهای جدی با این والدین نیز “هزینه‌ها” را کمتر می‌کند. هدف جمعیت امام علی پایه‌ریزی سلسله فعالیت‌هایی است که این مدل را در ذهن اهالی محلات مختل کند.

محیا واحدی فعال اجتماعی و مدیر خانه علم دروازه غار و مسئول سمینار نیز در مصاحبه با واحد رسانه‌ای جمعیت، با بیان این که سمینار طی روزهای سوم تا هفتم اسفندماه در دانشگاههای شریف، تهران، شهید بهشتی و علامه طباطبایی برگزار می‌شود، اعلام کرد: از آنجا که مخاطب سمینار تمامی شهروندان هستند، حضور برای عموم آزاد است و یقینا حضور دانشجویان و اساتید، اصحاب رسانه، مسئولان قضایی، حقوقی و اجتماعی و سایرNGOها می‌تواند نقشی تعیین کننده در برگزاری هر چه موثرتر این سمینار داشته باشد.

گفتنی است؛ در این سمینار علاوه بر ارائه مباحث اجتماعی و آسیب شناسی مرتبط با کار کودکان، کارگاه‌های تخصصی نیز درباره نحوه رفتار با کودکان کار و خیابان و … برگزار می‌شود. علاقمندان می‌توانند جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت www.childlabor.ir مراجعه یا در روزهای غیرتعطیل از ساعت 10 تا 17 با تلفن 23051110 – 021 تماس بگیرند.

 

متن کامل مصاحبه در سایت سمینار تخصصی کودکان کار مربوط به جمعیت امام علی چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۲، http://childlabor.sosapoverty.org

 

گربه های فرحزاد از کودکان خیابانی آسایش بیشتری دارند!

کودکان کار با چه مشکلاتی درگیرند؟

ما امروز دو دسته از کودکان در معرض آسیب را داریم: یک دسته کودکان کار و دسته دیگر کودکان خیابان. کودکان کار معمولا خانواده ای دارند و به دلیل مشکلات اقتصادی خانواده قبل از بلوغ به طور غیر قانونی در کارگاهها یا مراکز دیگر کار میکنند و شب پیش خانواده برمی گردند. طبق قوانین، کار افراد زیر هجده سال غیرقانونی است. کودکان خیابانی هم بخش عمده زندگی خودرا در خیابان می گذرانند و گاهی هم شب را در سرپناه های دسته جمعی به سر می برند یا پیش خانواده خود برمی گردند. حتی ممکن است شب را در خیابان هم به سر ببرند. کودکان تا سن 18 سالگی نیاز به اوقات فراغت، بازی، و مراقبت های تربیتی- بهداشتی دارند. وقتی کودکی بخش عمده ای از اوقات خودش را صرف کار می کند، از این حقوق مسلم خود محروم می شود؛ به همین میزان فرایند جامعه پذیری را درست طی نمیکند و ممکن است باعث ایجاد اختلالاتی در شخصیت کودک شود و آینده او را در ادامه شرایط قبلیش رقم بزند. زندگیشان، یک زندگی توام با فقر و مشکلات خواهد بود و فرصت رقابت با سایر افراد جامعه را برای به دست آوردن پایگاه خوب، شغل خوب و موقعیت مناسب از دست می دهند و فقر همچنان در زندگیشان استمرار پیدا می کند؛ چه فقر فرهنگی و چه فقر اقتصادی. حتی ممکن است درآینده با برخی ازجرائم و آسیب های اجتماعی مواجه شوند. درکنار آن مسائل بهداشتی هم وجود دارد. برخی از آنها از حداقل های مصرف کالری یا مراقبت های درمانی هم محروم هستند. برای کودکان خیابانی مشکلات دیگری هم ایجاد می شود. رابطه آنها با جامعه یک رابطه معکوس و یک سویه خواهد بود و همیشه خود را به صورت نیازمند و اعانه بگیر می بینند. بنابراین یک نوع روحیه تحقیر و سرکوب شده در آنها شکل می گیرد.

ممکن است حتی نوعی نگاه منفی و نفرت نسبت به افراد جامعه پیداکنند و این نفرت ممکن است در آینده بخشی از شخصیت آنها بشود. ممکن است آنها را  وارد عرصه هایی مثل خشونت و بر هم زدن هنجارهای اجتماعی کند. گاهی اوقات ممکن است برخی آثار این نفرت را در افراد بزرگسال که احتمالا تجربه این دوران را داشته اند ببینیم. به شکلی که گاهی ممکن است حتی به صورت زنجیره ای اتفاقاتی بیفتد. ما نباید از قتل های زنجیره ای غافل شویم؛ به ویژه مواردی مانند بیجه. همه این ها ممکن است نوعی محصول عدم رسیدگی مناسب به کودکان کار یا خیابان باشد که بعدا شخصیتی را ایجاد می کند که می تواند ناهنجار باشد.

برخورد جامعه چگونه باید باشد؟

دراین جا دو بحث مطرح می شود. یک بحث این است که چرا باید در جامعه شرایطی از لحاظ اقتصادی یا اجتماعی ایجاد شود که عده ای دچار این وضعیت شوند؟ یا به هر حال فرایندهای ناسالم توسعه که باعث می شود گروه هایی از مردم آسیب ببینند. خانواده هایی آسیب می بینند و در نهایت فرزندان این خانواده ها درگیر می شوند؛ که این یک بحث ساختاری است. جامعه ملزم است در فرآیند های توسعه و برنامه ریزی اش تجدید نظر کند.

یک بحث هم این است که در هرحال ما امروز شاهد آسیب دیدگانی هستیم که یا به صورت کودکان کار هستند یا کارتن خواب ها و… برخی ممکن است بگویند ما هر چه قدر هم کمک کنیم ممکن است که این ها متوقع تر شوند و مشکل وسعت بیشتری پیدا کند. حدود دو هفته پیش که من مطلبی را در خبرآنلاین نوشتم که در آن گربه های فرحزاد را با بچه های خیابانی مقایسه کرده بودم؛ که گفته بودم به نظر می رسد گربه های فرحزاد از آنها خوشبخت تر هستند!! چون کنارسفره کسانی که به باغ رستوران ها می روند می نشینند و غذای گرم می خورند. ولی بچه های خیابان بیرون این باغ رستوران ها در سرما ایستاده اند و نهایتا مجبورند ته مانده غذاها را بگیرند. در بعضی کامنت ها گفته شده بود که ما نباید به این بچه ها کمک کنیم. باید دولت متصدی شود. باتوجه به فیلم هایی هم که در تلویزیون نشان داده می شود، عملا این کودکان را به باندهای خطرناکی که از آنها به عنوان طعمه استفاده میکنند متصل می نمایند. این تلقی تقریبا در خیلی از افراد تعمیم یافته است. من گزارشی را از سوی برخی مراجع شهری شنیده ام که برخلاف تصور، بالای هشتاد درصد این کودکان از خانواده های محتاج و گرفتارند و به هیچ باندی هم تعلق ندارند. بنابراین این تلقی تا حد زیادی اشتباه است؛که خودِ همین هم باعث شده است تا درمواجه با این افراد نوعی طرد اتفاق بیفتد.

حالا باید به این بچه ها کمک کرد یاخیر؟

به نظر می رسد که باید کمک شوند و مورد حمایت قراربگیرند؛ ولی نه به صورت فردی. باید به صورت جمعی باشد. تصور من بر این است که اگر افراد به صورت مستقیم با کسانی که از تمکنی برخوردارند سر و کار داشته باشند، می تواند باعث تحقیرشان شود. ناچارند خودشان را کوچک کنند و گاهی هم تلاش می کنند نظر دیگران را با ترحم جلب کنند که مسلما کار درستی نیست. باعث ضربه به شخصیت این افراد می شود. از طرفی هم برای آن کسی که حمایت می کند هم امر درستی نیست. چون این رابطه رابطه بدی است که می تواند در فرد مقابل هم دو تاثیر داشته باشد: یا باعث می شود که فرد نسبت به خودش احساس منفی پیدا کند یا ممکن است مقام انسان در ذهن او خرد شود. من معتقدم که باید با کمک نهادهای مدنی و دولتی این وضعیت را ساماندهی کنیم. (البته نه به معنی جمع آوری این کودکان). به عبارتی این نهادها باید این وسط قرار بگیرند. به این صورت که اعانات مردم توسط نهادهای مدنی جمع آوری شود. مثلا NGO های محلی به صورت سازمان یافته در محل هایی که این بچه ها بیش تر جمع می شوند مراکزی داشته باشند و با همکاری خود مردم محلی داوطلبانی باشند که اعانات مردم را جمع کنند و نهایتا به دست بچه ها برسد. تصور این است که به جای یک رابطه مستقیم بین کودکان و مردم، واسطه ای به شکل انجمن های مردمی وجود داشته باشد. این شکل می تواند مانع از رابطه منفی باشد که فرد بین خودش و مخاطبش ایجاد می کند. درعین حال نهادهایی که اعانه جمع می کنند چون دارند به امر خیریه ای وارد می شوند ارضایی در نفس‌شان برای انجام خدمت به نیازمندان ایجاد می شود. مثل جوانانی که چند سال پیش در چهارراه پارک وی برای کمک به بچه های کار شیشه های ماشین ها را پاک می کردند و اعانه مردم را جمع می کردند. چنین شکل هایی می تواند هم مردم را ترغیب کند و هم حس تحقیر شدگی را از بین ببرد.

جامعه شناسی ایران چقدر در این حوزه فعال است؟

متاسفانه در کشور چون سابقه ارتباط نزدیک بین دانشگاه و جامعه را نداریم، حوزه های علمی و دانشگاهی ما در این زمینه دچار مشکل هستند. البته رشته مددکاری اجتماعی را داریم؛ ولی درحوزه های جامعه شناسی این بحث را کم تر داریم. برای اولین بار من از چهار سال پیش درسی را در مقطع فوق لیسانس در رشته جامعه شناسی آغاز کردم تحت عنوان جامعه شناسی اقشار و گروه های آسیب پذیر که دانشجویان هر ترم شروع به تحقیقات میدانی کردند. نهایتا کار را جمع آوری کردیم و اولین کتاب را تحت عنوان مسائل اجتماعی ایران با عنوان فرعی جامعه‌شناسی اقشار و گروه های آسیب پذیر به چاپ رساندیم؛ که جلد اول درباره کودکان، زنان و سالمندان خصوصا آنهایی که آسیب دیده بودند را مورد بحث قرار داده بودیم. و در جلد دوم قرار بود که درباره سایر اقشار آسیب دیده بحث شود.

پس فعلا جامعه شناسی ایران تعامل خاصی با ارگان های مسئول در این زمینه ندارد؟

نه. ما در حوزه های جامعه شناسی به این حوزه ها وارد نشده ایم. در سطح کلان مسئله آسیب های اجتماعی را مورد بحث قرار داده ایم، ولی کار روی اقشار آسیب پذیر در حوزه جامعه شناسی کارِ با پیشینه ای نیست. اما در حوزه مددکاری کار شده است.

قصد دارید در سمینار چه مطالب را ارائه کنید؟

سه سال پیش بحثی در سازمان بهزیستی کشور مطرح شد و کمیته هایی تشکیل شد و قرار بود همایشی با عنوان «اسلام و آسیب های اجتماعی» راه بیفتد که کارگروه های مختلفی داشتند که یکی از این کارگروه ها، کودکان کار و خیابان بود که من عهده‌دار آن بودم. در این سمینار، مجموعه یافته هایی را که در آن کارگروه داشتیم، ارائه می کنم و بحثی درباره تیپولوژی کودکان کار و خیابان خواهم داشت، وضعیتشان چه در ایران و چه در جهان و کارهایی که در ارتباط با آنها انجام شده است. تجربیات جهانی، و نهایتا جمع بندی و تفسیری از معضل کودکان کار و خیابان.

شما گفتید که نهادهای مدنی واسطه ای بین مردم و کودکان کار شوند و کمک های مردم را به دستشان برسانند. اما همچنان صورت مسئله به قوت خودش باقی می ماند. برای قوی شدن ساختار خانواده این کودکان چه باید کرد؟

تصور این که می شود مشکلات آسیب دیدگان را یک بار برای همیشه حل کرد تصور بی‌جایی است. هیچ کجای دنیا حتی در کشورهای توسعه یافته هم نتوانسته اند مسئله اقشارآسیب پذیر را حل کنند. همین امروز درکشورهای توسعه یافته هم طیف وسیعی از اقشار آسیب دیده وجود دارد. اما تا حدی هم توانسته اند در شرایط آنها تحولاتی ایجاد کنند. همین الان هم در کشورهای پیشرفته ما با این مسائل برخورد داریم و به همین دلیل هم نهادهای مدنی و خیریه‌های بسیار زیادی وجود دارند که در کنار دولت به امور آنها می پردازند. این یک نوع مسئولیت اجتماعی برای همه افراد است. اگر چه گاهی سیاست های غلط کشورها باعث رشد کمی این آسیب دیدگان می شود و گاهی هم می تواند مسئله را به شکل بحرانی در بیاورد. اما به هر حال مسئله حمایت از اقشار آسیب پذیر از قدیم همیشه بوده است. من بحثی را در موسسه رحمان داشتم که اشاره کردم که بخش عمده ای از مطالب کتاب های الهی مربوط به آسیب دیدگان اجتماعی است که نشان می دهد بشریت هیچگاه نتوانسته است مشکل را ریشه ای حل کند و این که چرا چنین است قابل تامل است. به هرحال بخشی از مسئولیت اجتماعی انسان ها از طریق کمک به همنوعان نیازمندشان جریان پیدا می کند. حکمت چیست که هیچگاه در تاریخ بشر چنین شرایط ایده آلی نبوده است که جامعه از مساوات کامل برخوردار باشد، قابل تامل است. گاهی تعداد این افراد محدود است گاهی هم بسیار زیاد. وقتی که تعداشان زیاد باشد، سیاستمداران و برنامه ریزان باید به فکر این باشند که چه مشکل ساختاری وجود دارد که باعث شده که میزان بالایی از آسیب دیدگان را داشته باشیم. خصوصا این روزها که رکود تورمی بالا و سیاست های نادرستی که گاهی به ابعاد اجتماعی آن توجه نشده است، باعث افزایش بسیاری از مشکلات شده است و ما هر روز با تعداد زیادتری از افراد آسیب دیده روبه رو هستیم. این سیاست ها باید اصلاح شود. دولت ها باید به فکر این باشند که تا جایی که ممکن است با اصلاح سیاست ها، جلوی رشد زمینه های این مشکلات را بگیرند. اما علی‌رغم این، مسئولیت اجتماعی شهروندان و جامعه از بین نمی رود و اگر ما نسبت به سرنوشت آنها بی‌تفاوت باشیم عملا پا روی انسانیت خودمان گذاشته ایم و این می تواند خطرناک باشد. دیدن فقر و بی پناهی افراد و گذشتن از کنار آن ها با این طرز تفکر که رفع معضلات اجتماع فقط مسئولیت دولت هاست، امری اشتباه است. پیامبر اسلام می فرمایند کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته. یعنی همه شما در برابر شهروندان یک جامعه مسئولید.

این سمینارچه تاثیراتی خواهد داشت؟

مهم هدف های سمینار است. اگر اهدافش این باشد که مجموعه مقالاتی ارائه شود و صرفا در این حد اطلاع رسانی شود ممکن است در مجموعه همین هدف، نتایجی را هم به دست بیاورد. اما می شود هدف را انتشار این مسئولیت در افراد بدانیم. هدف این باشد که دانشجویان را که طیف فعالی در جامعه هستند و اگر تصمیم بگیرند می توانند جامعه را به حرکت در بیاورند، از طریق این گونه سمینارها با احساس مسئولیت اجتماعی آشناتر کنیم. با واقعیت ها جامعه از نزدیک آشنا شوند و بعد از آن تلاش کنند تا به عنوان پیامبران این همایش به طور سلسله مراتبی پیام این مسئولیت را به آحاد جامعه برسانند. این به میزانی که اتفاق بیفتد مبارک خواهد بود. همین طور که دانشجویان ما در فرآیندهای جنبش و تغییرات اجتماعی در دهه های گذشته به شدت فعال و موثر بودند، این جا هم می توانند موثر باشند. شروع یک حرکت به سمت مسئله اجتماعی و اقشارآسیب پذیر و مسئولیت هایی که همگان در قبال آن دارند، می تواند یک گام بسیار مهمی باشد. بنابراین بد نیست سمینار بتواند مخاطبین بیشتری را از دانشجویان ودانشگاهیان جلب کند تا پیام سمینار را به دورترین نقاط جامعه هم بفرستد.

دیدگاهتان را بنویسید