جامعه حال خوبی ندارد، خطر را جدی بگیریم

بر اساس گزارشها و تحلیل‌هایی که طی سالیان اخیر از سوی متخصصان علوم اجتماعی اعلام شده، آسیب ها و مسائل اجتماعی جدی‌ای بر کشور حاکم شده است. طی 2 تا 3 دهه اخیر اقداماتی در کشور انجام شده که همگی آنها دارای پیامدهای بسیار سنگینی برای جامعه بوده است و امروز مردم و خانواده‌ها گریبان گیر مشکلات بسیار عمیق و پیچیده ای شده اند. این مشکلات از لحاظ کمی و کیفی مهم اند و هر یک از آنها می تواند یک جامعه را درگیر بحران های خیلی شدیدی کند، اما در جامعه ما، مردم به دلیل نجابتی که دارند این گرفتاری ها را تحمل می کنند و در خودشان می ریزند.

در واقع شاید به دلیل همین نجابت مردم است که مسوولین متوجه نمی‌شوند چقدر شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم وخیم و بحرانی است. از یک سو هر روز در صفحه حوادث مطبوعات و یا بعضا آمارهایی که جسته گریخته درز می‌کند، گزارشهای تکان‌دهنده‌ای در مورد ابعاد کمی و کیفی وقایعی مانند قتل‌ها، خشونت‌های اجتماعی و زورگیری‌ها و سرقت‌های گسترده و یا شیوع روزافزون انواع اعتیاد به مواد مخدر و فحشاء و بداخلاقی‌های اجتماعی داده می‌شود. در کنار این آسیب‌ها و جرائم روزافزون، هر روز اطلاعات جدیدتری از موارد جدید فسادهای گسترده، بیکاری شدید، تورم و رکود تورمی بی‌سابقه گزارش می‌شود و بی‌اعتمادی اجتماعی در میان مردم و نهادها را عمیق‌تر می‌سازد. اما از سوی دیگر، علی‌رغم همه این هشدارها، این هوشیاری برای دست‌اندرکاران جامعه به دست نیامده و نمی‌آید.

امروز در اثر رکود تورمی و انبوه مشکلات اجتماعی، بسیاری از خانواده های طبقه متوسط  هم فلج شده اند چه برسد به افراد و خانواده‌های فقیر و محروم. بر اساس گزارش‌ها، میزان قتل و خشونت در خانواده و نیز طلاق به مرزی بحرانی رسیده است و دارد خانواده ایرانی را که تاکنون ضربه‌گیر مشکلات جامعه بوده است از پا در می‌آورد، در عین حال، علی‌رغم  بازگو کردن مشکلات جدی جامعه از سوی متخصصین و کارشناسان اقتصادی و اجتماعی متأسفانه باز هم مسوولین جامعه هشدارها را جدی نگرفته اند.

اتفاقی که چند روز پیش در کشور رخ داد جای تامل بسیار دارد. اگر در شهری یا روستایی زلزله رخ دهد، افرادی که زندگی‌شان و حیات شهرشان بهم ریخته است برای زنده ماندن از هم سبقت می‌گیرند و در چنین شرایطی اصلا به فکر دیگری و هم‌نوع خود نیستند. متاسفانه باید گفت رفتار مردم برای دریافت سبد کالا در روزهای اخیر یادآور یک جامعه زلزله زده است و نه یک جامعه سالم و پایدار که از ثبات و انسجام اجتماعی قابل قبول برخوردار است.

با این وصف، از آنجا که شرایط کشور بسیار بحرانی است، هر آن ممکن است اتفاقات ناخواسته‌ای در جامعه رخ دهد که می‌تواند سرنوشت همه ماها را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین خدا نکند جامعه در معرض شورش و اغتشاش بیکاران، گرسنگان یا افراد آسیب‌دیده‌ای که امید خود را برای بهبود شرایط خود از دست داده اند قرار گیرد. خدا نکند آسیب‌ها و مشکلات اقتصادی، اجتماعی گریبان این ملت را بگیرد و اتحاد و همدلی را به تفرقه و دشمنی تبدیل کند و ناامنی فراگیر شود. بنابراین خطر جدی است و همه نسبت به اوضاع مملکت باید احساس مسئولیت کنند و این همه دشمنی و کینه‌توزی را کنار بگذارند. همه باید برای رهایی از این وضعیت بحرانی دست به دست هم دهند، شرایط اجتماعی کشور وخیم است و نباید خوش خیال باشیم، وضعیت کشور ما نیاز به  یک حرکت جمعی، همدلی و هماهنگی دارد.

متاسفانه سال‌های سال، با بی‌تدبیری، بر این جامعه تاخته شده، زندگی مردم بهم ریخته شده، امورشان از دست‌شان خارج شده و به طور کلی هر کس طبق نظر و اراده شخصی‌اش با آن بازی کرده است. وقت آنست تا دست از شیطنت‌ها و رقابت‌های کشنده برداشته و به فکر کشور باشیم. این در حالی است که متاسفانه برخی از افرادی که مسوولیتی در کشور یا سایر نهادهای دیگر دارند و به طور کلی از امکانات این مملکت برخوردار شده اند بعضا هر چه می‌خواهند می‌گویند و می‌نویسند و در هر سو در پی کسب یا حفظ قدرت هستند، این اشخاص همان کسانی اند که هنوز درک نکرده اند مردم در چه شرایطی قرار دارند.

با این وصف، در حال حاضر از یک سو، رقابت‌های کشنده ای در کشور برای سر قدرت وجود دارد و از سوی دیگر، عده‌ای که صلاح این مملکت را می خواهند به دلیل این وضعیت نابسامان عقب کشیده و سکوت کرده اند.  خود این وضعیت در حالی که حال مردم و جامعه اصلا خوب نیست، می تواند نشانه جدی بودن خطر باشد. امیدوارم مسوولین کشور از خواب غفلت بیدار شوند و بفهمند کشور در چه شرایطی است. در غیر این صورت، زمانی که خودمان به خودمان رحم نمی کنیم و شرایط خطر برایمان قابل درک نیست قدر مسلم خداوند هم به ما رحم نخواهد کرد. امیدواریم هر چه زودتر تا دیر نشده است علائم خطر و شرایط سخت مردم درک و در راستای حل آنها تمهیدات جدی اندیشیده شود.

1 دیدگاه دربارهٔ «جامعه حال خوبی ندارد، خطر را جدی بگیریم;

  1. وقتی تمام قضایای هشت سال گذشته را کنار هم بذاری و تحلیل کنی، انگار به این نتیجه ناگزیر می رسی که تئوری توطئه چندان بیراه نیست، زیرا کاری که احمدی نژاد و اعوان و انصارش بر این مملکت کردند تا کنون هیچ گله و رمه ای از چنگیز و عرب و اسکندر و …بر این فلک زده ها انجام نداده است. اجمدی نژاد گویی ماموری بود از زورمندی که ما نمی شناسیم و آنها ماموریت یافته بودند که تنها تخریب کنند، ویران سازند و ……..

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید