خاورمیانه یکی از فاسدترین مناطق دنیاست

به گزارش جماران، دکتر معیدفر در گفت و گو با شفقنا، به بیان رابطه و نسبت میان فساد اخلاقی و اقتصادی در جوامع مسلمان خاورمیانه پرداخته و با بیان اینکه «بین فساد و ارزش های دینی رابطه ای وجود ندارد» معقتد است: نباید آنچه را که اتفاق می افتد را به گردن اسلامیت بگذاریم؛ اگر چه ما در خاورمیانه که فاسدترین منطقه دنیاست قرار داریم و اسلام در این منطقه، دین اصلی است اما این مسلمانی و اسلام ما نیست که موجب این حد فساد شده است بلکه نفت، اقتدار سیاسی و اقتصادی حکومت ها و آن هم اقتدار بیش از حد آنها زمینه ساز فساد گسترده در این منطقه شده است.

کد خبر: 53383 | تاریخ خبر: 01/06/1393

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران – تهران

دکتر سعید معیدفر، جامعه شناس و عضو سابق گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بیان کرد: امروز اسلام بسیار کم در عمل انسان ها ساری و جاریست در حالی که ارزش های دینی ما کاملا شفاف است و با فساد و انواع آن مبارزه می کند.

به گزارش جماران، دکتر معیدفر در گفت و گو با شفقنا، به بیان رابطه و نسبت میان فساد اخلاقی و اقتصادی در جوامع مسلمان خاورمیانه پرداخته و با بیان اینکه «بین فساد و ارزش های دینی رابطه ای وجود ندارد» معقتد است: نباید آنچه را که اتفاق می افتد را به گردن اسلامیت بگذاریم؛ اگر چه ما در خاورمیانه که فاسدترین منطقه دنیاست قرار داریم و اسلام در این منطقه، دین اصلی است اما این مسلمانی و اسلام ما نیست که موجب این حد فساد شده است بلکه نفت، اقتدار سیاسی و اقتصادی حکومت ها و آن هم اقتدار بیش از حد آنها زمینه ساز فساد گسترده در این منطقه شده است.

 

* رابطه و نسبتی میان فساد اخلاقی و اقتصادی می توان پیدا کرد؟ به تعبیری آیا می توان گفت افول اخلاق در جامعه منجر به فساد می شود یا به نظر شما میان این دو مقوله رابطه ای عکس برقرار است و رواج فساد موجب افول اخلاق می شود؟

معیدفر: یک رابطه محکمی میان فساد و نظام سیاسی اجتماعی و یک رابطه هم بین فساد و ارزش های اجتماعی یک جامعه برقرار است اما بین فساد و ارزش های دینی رابطه ای برقرار نیست یعنی فساد ممکن است با ارزش های اجتماعی یا نظام سیاسی اجتماعی یک جامعه رابطه داشته باشد اما بین فساد و ارزش های دینی رابطه ای وجود ندارد. فساد اقتصادی از انواع کلاهبرداری تا خصوصا بحث رشوه، رانت جویی و رانت خواری در جامعه و به عبارتی اختلاس در انواع مختلف آن، فساد اقتصادی است که معمولا در همه جوامع وجود دارد و ما جامعه ای نداریم که در آن اصلا فساد اقتصادی وجود نداشته باشد اما فساد در بعضی از جوامع یک قاعده است یعنی آنقدر انواع آن زیاد بوده که تقریبا می توان گفت به امری عادی تبدیل شده است و در برخی از جوامع به ندرت و آن هم نه به صورت گسترده رخ می دهد اما در برخی از جوامع مکرر اتفاق می افتد و ابعاد بسیار وسیعی دارد. مثلا جامعه خودمان گاهی آنقدر فساد به طور گسترده و میزان آن بالاست که اصلا جوامع توسعه یافته نمی توانند آن را تصور کنند.

در جوامع در حال توسعه فساد هر روز به شکل پنهان رخ می دهد که بسیاری از آنها فاش نمی شود اگر همه پرونده ها مطرح شود که دیگر تقریبا آرامش روحی و روانی جامعه کاملا بهم می خورد همانند موقعی که اختلاس سه هزار میلیاردی رو شد بنابراین مسوولین خواستند که دیگر در مورد پرونده های این چنینی و ابعاد آن هم صحبتی نشود. همان موقع اعلام کردند که ما اگر بخواهیم این پرونده ها را اعلام کنیم خیلی بیش از این و در ابعاد گسترده تر اتفاق افتاده است پس در کشورهایی مثل ما به نظر می رسد مردم با فساد زندگی می کنند و بخشی از حیاتشان به فساد بستگی پیدا کرده است مانند سوسماری که با آلودگی زنده است و اصلا بقای آن به آلودگی است. گاهی اوقات کشورهایی مثل ایران بقای زندگی روزمره شان به فساد است؛ اگر کشورها را مقایسه کنید می بینید که بین ارزش های دینی و فساد رابطه ای نیست بلکه بین ارزش های اجتماعی و نوع توسعه آنها و نظام سیاسی اجتماعی آنها با فساد رابطه می بینیم. کشورهای توسعه یافته جزو پاک ترین کشورهای دنیا هستند چون ارزش های اجتماعی تغییر کرده است و قانون مندی رویه اصلی نظام های سیاسی اجتماعی است و آمد و رفت نظام اجرایی قضایی و تقویمی بر اساس یک هنجار تعریف شده و کاملا دموکراتیک است و همچنین نظام اطلاع رسانی شفاف و به دور از الزام ها در آنجا حاکم است و رسانه ها مانع نمی شوند از اینکه به مردم اطلاعاتی داده شود همچنین در این کشورها احزاب رفت و آمد مدیران کشور را کنترل می کنند. در این کشورها انتخابات آزاد وجود دارد و مردم می توانند خودشان بر فعالیت مسوولین جامعه نظارت نزدیک داشته باشند. بنابراین در این نظام ها که شفافیت اطلاعات و اطلاع رسانی وجود دارد و یک نوع نظام دموکراتیک حاکم است که بر اساس آنها نظام سیاسی اجتماعی شکل گرفته است کمترین فساد وجود دارد؛ ارزش های اجتماعی هم در این جامعه تنها ارزش های روی کاغذ نیستند بلکه ارزش هایی هستند که در آن جامعه روابط میان مردم را تعریف می کنند و در جامعه هم یک عرف سالم و پاک و هم یک نظام قانونی سالم و پاکی دارد که خبرگان، اندیشمندان و متفکرین بر آنها نظارت می کنند در این کشورها قانون به دلخواه هر فردی در جامعه تنظیم نمی شود بلکه در دست اصحاب خرد و اندیشه قرار دارد.

 

* اگر رابطه بین مردم و مسوولان را رابطه ای دو سویه در نظر بگیریم، یعنی مسوولان از میان مردم انتخاب می شوند و مردم مسوولان را انتخاب می کنند، این سوال به وجود می آید که آیا فساد زدایی از جامعه موجب کاهش فساد میان مسوولان می شود یا مسوولان صالح می توانند جامعه ای صالح و دور از فساد را ایجاد کنند؟

معیدفر: در منطقه ای که ما در آن زندگی می کنیم فساد سیاسی اجتماعی و گاهی متاسفانه نظام هایی که فاقد مشروعیت کافی هستند، در جوامع حضور دارند و نظام هایی که فاقد بنیان های دموکراتیک هستند؛ از سوی دیگر ارزش های اجتماعی نه مبتنی بر قانون و عرف صحیح بلکه مبتنی بر همان تامین فساد و می توان گفت وضعیت نابهنجار شکل گرفته است. این عوامل زمینه اصلی فساد را گسترش می دهد. منطقه خاورمیانه یکی از فاسد ترین مناطق دنیاست زیرا پول بادآورده نفت زمینه رانت خواری و فساد را فراهم می کند، کنترل اجتماعی از سوی مردم را به حداقل می رساند و نهایتا در این مناطق مردم هم در سطوح کوچک درگیر این نوع فسادها می شوند اگرچه ریشه های اصلی فساد در اختیار افراد با نفوذ است اما زندگی به گونه ای اداره می شود که حتی مردم کوچه و بازار هم درگیر این فساد می شوند یعنی فساد فقط در سه هزار میلیارد نیست بلکه همین زندگی روزانه ما و اکثر مردم هم درگیر آن هستند؛ از نظافتچی در خانه تا وام بانکی که گروه های مختلف مردم عادی را درگیر فساد می کنند. مضافا سیستم ناکارآمد مدیریتی کشور هم فساد را به شکل دیگری گسترش می دهد؛ در این کشورها دولت و حکومت ها همه کاره هستند و منابع قدرت و ثروت در اختیار آنهاست پس هر کسی که می خواهد کار، معامله و زندگی کند ناچار وصل به حکومت و دولت است؛ بنابراین عملا اگر مردم بخواهند زندگی و امرار معاش کنند باید تن به فساد دهند چراکه جای دیگری برای بقای اقتصادی آن جامعه وجود ندارد و دولت های فاسد عملا در واقع آن نظام اقتصادی جامعه را در ابعاد مختلف درگیر فساد گسترده و همه جانبه کردند.

 

*در اینجا مذهب و ارزش های دینی از چه جایگاهی برخوردار است؟

معیدفر: ارزش های دینی که ارزش های مطلقی است هیچ کدام فساد را تشویق و تبلیغ نمی کنند همه ضد فساد هستند انسان را به پاکی و نیکی دعوت می کنند و هر نوع فساد را جنگ با خدا می دانند و انواع دیگر مثل کم فروشی را با عذاب الیم رو به رو می دانند پس ارزش های دینی هیچ گاه با فساد سر سازگاری ندارد.

 

*نظام های سیاسی اجتماعی فاسد در جوامع چقدر اجازه داده اند که این ارزش ها مقرر شوند؟ در این کشورها اسلام چقدر جریان دارد؟

معیدفر: مهمترین دین در منطقه خاورمیانه، دین اسلام است که یکی از پاکترین ادیان هم اسلام است اما مسلما در این کشورها اسلام جریان ندارد ممکن است مردم به این دین اعتقاد داشته باشند اما اینکه این اعتقاد را بتوانند در عمل خودشان جاری و ساری کنند موانع بسیاری وجود دارد. مثلا ما می دانیم که افتراء بستن به کسی یا غیبت کردن مساوی است با خوردن گوشت مرده برادر اما یکی از جوامعی که در آن بیشترین آمار غیبت وجود دارد جامعه ماست. ارزش های دینی ما کاملا شفاف است و با فساد و انواع اقسام آن مبارزه می کند اما این اسلام بسیار کم در عمل ما ساری و جاریست و عمل به اسلام در جامعه ما محدود شده است که شاید یکی از بدترین دوره هایی است که مسلمان ها با آن روبه رو شده اند.

 

*شاهد این مساله هستیم که برخی از کشوهایی که اسلامی نیستند، بیشتر اسلامی رفتار می کنند مثلا نیوزلند و لوکزامبروگ که جزو اسلامی ترین کشورها محسوب می شوند درحالی که هیچ یک از کشورهای مسلمان در بین 37 کشور اسلامی جهان نیستند؛ مشکل از کجا نشأت گرفته می گیرد؟

معیدفر: از آنجا که ما شاهد شکل گیری دولت ها و حکومت های بزرگ هستیم که بر همه ابعاد زندگی روزمره مردم احاطه دارند و تقریبا همه ابزارهای ثروت و قدرت در اختیار آنهاست بنابراین متاسفانه امروز این دولتی شدنِ همه امور بدترین ضربه را به عملی شدن دین وارد می کند اگر روزی اقتصاد مردم در اختیار خودشان بود و زندگی شان را خودشان در اختیار داشتند این مشکلات به وجود نمی آمد. جامعه در همه ابعاد به دولت ها و حکومت ها وصل شده است میزان مداخله خود مردم در زندگی شان به حداقل رسیده و اصلا ناچیز است بنابراین همانطور که شنیدیم «الناس علی دین ملوکهم» یعنی مردم به دین رهبران خودشان هستند امروز به عبارتی دین مردم اگر فاسد شده است به خاطر فساد دولتمردان و مسوولان است پس مبنا را باید در اینجا جست و جو کرد. اگر اختیار مردم از زندگی سلب شده است اینجا احاطه دولت هاست که فساد را در این ابعاد گسترده به جامعه تحمیل می کند؛ دین این وسط نقشی ندارد همانطور که اول سخن خود گفتم بین فساد و نظام سیاسی اجتماعی و همچنین ارزش های اجتماعی ناشی از این نوع نظام ها رابطه قوی وجود دارد و برعکس بین ارزش های دینی و فساد رابطه ای وجود ندارد و به همین دلیل است که من معتقدم ما نباید آنچه را که اتفاق می افتد را به گردن اسلامیت بگذاریم اگر چه ما در خاورمیانه که فاسدترین منطقه دنیاست قرار داریم و اسلام در این منطقه دین اصلی است اما این مسلمانی و اسلام ما نیست که موجب این حد فساد شده است بلکه همانطور که گفتم نفت، اقتدار سیاسی و اقتصادی حکومت ها و آن هم اقتدار بیش از حد آنها زمینه ساز فساد گسترده در این منطقه شده است.

 

 

* گاهی شاهدیم که فردی که کار خلافی انجام داده است در بین مردم به عنوان فردی زرنگ شناخته می شود، این نوع تفکر و جابجایی مفهوم واژه ها در ادبیات مردم چقدر باعث ایجاد بیشتر فساد در بین مردم و جامعه می شود؟

معیدفر: آنچه که به عنوان زرنگی در جامعه ما مشهور است مربوط به دزدی های کوچک است که آدم ها از مطرح کردن آن ابایی ندارند؛ مثلا سبقت بی جا و امثال آن ممکن است در جامعه ما زرنگی به حساب آید اما هیچگاه فساد گسترده و درآمد از راه نامشروع و گسترده آن در جامعه اسم زرنگی ندارد و نکوهیده است به هر حال امروز اگر کسی رانت خواری می کند آن را آشکار نمی کند چون مردم از رانت خواری متنفر هستند حالا اینکه کلاه کوچکی را سر هم گذاشته و اسم آن را زرنگی می گذارند نمی توان به کل جامعه تعمیم داد و ادعا کرد که در جامعه ما فساد به عنوان یک ارزش اجتماعی به حساب می آید؛ در جامعه ما فساد از سوی مردم ارزش محسسوب نمی شود اما به هر حال فساد در آن رخ می دهد و دلیلش هم به خاطر زیر ساخت های اصلی جامعه است و معمولا یک فرد فاسد در سطح گسترده، خود را به عنوان یک شخص خیر و خوب جلوه می دهد و هیچ گاه از فساد خود چیزی بیان نمی کند پس فساد از سوی مردم پذیرفته نشده است فساد از سوی نظام سیاسی اجتماعی که غالب است در جامعه تعمیم پیدا می کند و مردم هم در واقع بعضا ناچار می شوند که درگیر این زندگی فساد آلود شوند چون کار و زندگی دارند و قطعا خود آنها راضی به چنین وضعیتی نیستند.

 

* وظیفه نهادهای دینی، مردم و مسوولین برای رسیدن جوامع به آنچه که مد نظر اسلام است چیست؟

معیدفر: نصیحت کردن و موعظه در مورد ارزش های دینی مشکلی را حل نمی کند در واقع این نوع جوامع فقط بر اساس شفافیت روابط و معاملات، ساختار سالم سیاسی اجتماعی و یک نوع فرایند دموکراتیک است که می تواند از فساد نجات پیدا کنند پس به نظر می رسد تنها راه خروج یک جامعه فاسد از فساد گاهی اوقات انحطاط و گاهی اضمحلال و فروپاشی است مگر قرآن نمی گوید که قوم نوح به جایی رسیدند که نمی توانستیم کاری برای آنها انجام دهیم؛ اگر پیامبری هم بر آنها نازل می شد این جامعه قابل اصلاح نبود چون فساد تا مغز استخوان آنها نفوذ کرده بود پس برخی جوامع خاورمیانه که در فساد غوطه ور هستند جز با فروپاشی نظام اجتماعی سیاسی خود امکان گذر از فساد برایشان وجود ندارد چنین نظام های سیاسی اجتماعی باید با بحران کارآمدی رو به رو شوند و مقبولیت خود را از دست دهند تا اینکه نهایتا چاره ای جز فروپاشی و خروج از فساد نباشد. درحالی که متاسفانه شاهدیم هر روز بلندگوهای بیشتر کشورهای اسلامی راجع به ارزش های دینی و اخلاقی صحبت می کنند ولی اتفاقا هر روز فساد بیشتر گسترش پیدا می کند و غیبت هم بیشتر می شود هر روز از بدی این رفتارها می گوییم اما هر روز زندگی مردم بیشتر به این فساد وابسته می شود پس چاره ای جز اینکه این نمی ماند که مردم به دنبال جایگزین هایی باشند. فساد به سادگی قابل جابه جا شدن نیست. باید یک فرایند دموکراتیک، نظام سیاسی سالم یک نظام اطلاع رسانی شفاف و به دور از اجبار در این جوامع شکل بگیرد تا زمینه خروج از فساد فراهم  شود.

http://www.jamaran.ir/fa/NewsContent-id_53979.aspx

http://shafaq.org/persian/elected/item/84109

دیدگاهتان را بنویسید