
یک آموزش و پرورش مدرن تعاملمحور و دانشآموز محور است. در بعضی از موارد شاهد هستیم که دانشآموزان در بعضی از حوزهها از نظر اطلاعات از معلمانشان پیشی گرفتهاند و دلیل این مساله این است که آنها در دنیای عظیمی از اطلاعات به سر میبرند. دیگر دورانی که معلمان بیشتر از دانشآموزان میدانستند و باید دانشآموزان مطلبی را از معلمان یاد میگرفتند به سر آمده است.
آموزش در کشور ما درهم برهم است!
آرمان: چهارشنبه ۱/۷/۹۴
آرمان – سندوس محمدی: امروز زنگ اول مهر در مدارس کشور به صدا درمیآید و ۱۳ میلیون دانشآموز سال تحصیلی جدید را آغاز میکنند. هفت میلیون و ۲۱۵هزار و ۹۲ دانشآموز که یک میلیون و ۲۸۵ هزار و ۲۰۶ نفر آنها کلاس اولی هستند در دوره ابتدایی ثبت نام کردهاند. دو میلیون و ۹۴۴ هزار و ۵۸۶ دانشآموز در دوره متوسطه اول و یک میلیون و ۹۵۱ هزار و ۷۰۷ نفر نیز در دوره متوسطه دوم ثبتنام کردهاند. شروع مدارس همزمان با شور و هیجانی که دارد نگرانیهایی را نیز به همراه دارد. امروزه استفاده از رسانههای جدید با سرعت زیادی در جامعه ما در بین اقشار مختلف و به ویژه کودکان و نوجوانان رواج پیدا کرده است. رواج بیش از حد رسانه در جامعه ما به معنای شناخت و استفاده درست از آن نیست و همین نبودن آگاهی و سواد رسانهای در مواردی رسانه را از فرصت تبدیل به یک تهدید کرده است. با توجه به اینکه کودکان و نوجوانان یکی از استفادهکنندگان اصلی از رسانهها در جامعه ما هستند، لازم است که مدارس در نحوه مواجهه خود با این رسانهها و تکنولوژیهای جدید دست به تجدیدنظرهای اساسی بزنند و بین استفاده از رسانه و آموزش ارتباطی تنگاتنگ برقرار کنند. سعید معیدفر جامعهشناس در این باره به «آرمان» میگوید: «استفاده از رسانهها در آموزش و پرورش باعث شده که شیوههای آموزشی نوین تغییر کنند و به همین دلیل لازم است که در آموزش و پرورش ما نیز تجدیدنظر صورت گیرد و آموزش و پرورشی در کشور رواج پیدا کند که با شیوههای جدید انطباق داشته باشد.»
فراگیر شدن ابزارهای جدید ارتباطی ویژگی بارز دنیای امروز است. این تنها بزرگسالان نیستند که از این ابزارها استفاده میکنند، بلکه ابزارهای جدید ارتباطی اکنون در دستان بسیاری از جوانان و نوجوانان نیز هست. این ابزارها خود میتوانند فرهنگساز باشند و نقشی در جامعهپذیری ایفا کنند. آیا در عصر تکنولوژیهای جدید ارتباطی جایگاه مدرسه به عنوان یک نهاد فرهنگساز تضعیف شده است؟
در آموزش و پرورش در دنیای جدید باید به نقش تکنولوژیهای جدید هم توجه کرد. امروزه خواهناخواه قسمت عمدهای از زندگی جوانان، نوجوانان و حتی کودکان به استفاده از موبایل، آیپد، تبلت، کامپیوتر و نرمافزارهای جدید اختصاص دارد. هیچ کسی هم نمیتواند مانع استفاده آنها از تکنولوژیهای جدید شود. این رسانهها با توجه به جاذبههای فراوانی که دارند هر قشری را میتوانند درگیر خود کنند که این درگیری و استفاده به ویژه در قشر نوجوان و کودک بیشتر است. برای نمونه میتوان به استفادههای طولانیمدت نوجوانان و کودکان از بازیهای کامپیوتری اشاره کرد. این تکنولوژیها با توجه به جاذبههای که دارند وقت زیادی را از بچهها میگیرد که با در نظر گرفتن این نکته باید استفادههای درست از این رسانهها را به آنها آموخت. راه استفاده درست از این رسانهها این نیست که آنها را انکار کنیم و دائم درباره استفاده از آنها به خانوادهها هشدار داده و آنها را نگران کنیم، بلکه باید راههای درست استفاده از این رسانهها را به خانوادهها و فرزندانشان آموخت. تجربه ثابت کرده است که این توصیهها و هشدارها دیگر پاسخگو نیستند و به جای آن باید استفادههای درست از رسانهها را در جامعه ترویج داد.
آیا امکان استفاده از تکنولوژیهای جدید در آموزش و پرورش وجود دارد و این استفاده به چه صورت میتواند باشد؟
یکی از استفادههای درستی که میتوان از رسانهها کرد، استفاده از آنها در آموزش و پرورش و اهداف تربیتی است. با توجه به اینکه امروز بچهها قسمت عمدهای از زندگی خود را به استفاده از تکنولوژیهای جدید اختصاص میدهند باید آموزش هم در این راستا قرار بگیرد. معلمان و مربیان میتوانند با استفاده از این رسانهها برنامههای آموزشی خود را به دانشآموزان منتقل کنند. این شیوهها نه تنها ارتباط را آسانتر میکنند بلکه توسط دانشآموزان هم بیشتر مورد پذیرش هستند و به همین دلیل میتوانند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشند. در بسیاری از کشورهای غربی معلمان و مربیان گامهایی را در این راستا برداشتهاند و از این تکنولوژیها در مدارسشان و برای ارتباط با دانشآموزان استفاده میکنند. حتی در سطوح بالاتر استفاده از این تکنولوژیها، شاهد برگزاری کلاسهای اینترنتی هستیم. از طریق استفاده از این تکنولوژیها ارتباط معلم و دانشآموز با یکدیگر بیشتر و عمیقتر شده است. در حال حاضر قسمتی از جامعه آموزشی در دنیا به این سمت و سو رفته و از تکنولوژیهای جدید برای آموزش استفاده میشود. به همین دلیل و با توجه به تغییرات روی داده لازم است که شیوههای آموزشی هم در کشور ما به سرعت تغییر کنند و خود را با شرایط دنیای جدید تطبیق دهند.
به نظر شما شرایط در کشور ما در حال حاضر به چه صورت است و آیا توانستهایم خود را با شرایط دنیای جدید تطبیق دهیم؟
در سیستم آموزشی ما آموزش همچنان با شیوههای سنتی در جریان است و معلمان و مربیان چندان که شایسته است از تکنولوژیهای جدید استفاده نمیکنند. در جامعه ما ابزارهای جدید بعضا به عنوان مزاحم شناخته میشوند و تلاش میشود که به جامعه درباره استفاده از آنها هشدار داده شود. این در حالی است که در کشورهای پیشرفته این تکنولوژیها تبدیل به فرصت شدهاند و از آنها برای اهداف آموزشی و تربیتی استفاده میشود. آموزش و پرورش در کشور ما در هم برهم است و بر اساس اصول قدیمی اداره میشود. در بعضی از کشورهای پیشرفته بچههای دبستانی کتاب ندارند و به جای استفاده از کتاب برای آموزش دانشآموزان، معلمان به آنها سوژه تحقیقاتی میدهند. دانشآموزان توسط مربیانشان درگیر یک مساله میشوند و بعد از مدرسه به کتابخانه میروند و درباره آن تحقیق میکنند. روز بعد در مدرسه نتایج تحقیقات خود را در کلاس برای دانشآموزان دیگر به اشتراک میگذارند. با استفاده از این شیوه مدرن آموزش خلاقیت در بچهها همگام با استفاده از تکنولوژیهای جدید پرورش مییابد. این در حالی است که در کشور ما یک کتاب در دستور کار قرار میگیرد و تمام مطالب از طریق یک کتاب منتقل میشود. دانشآموزان نقش کمتری در کلاس دارند و معمولا هم معلم تمام مطالب را منتقل میکند و همین باعث میشود که خلاقیت، آنچنان که لازم است در دانشآموزان ما پرورش نیابد.
با توجه به نکات مطرح شده به نظر شما چه تجدیدنظرهایی در آموزش ما لازم است که صورت بگیرد؟
تکنولوژیهای جدید در همه جای دنیا تبدیل به فرصت شدهاند. در کشورهای پیشرفته استفادههای فراوان و متنوعی از رسانهها میشود. استفاده از این رسانهها در آموزش و پرورش باعث شده که شیوههای آموزشی نوین تغییر کنند و به همین دلیل لازم است که در آموزش و پرورش ما تجدیدنظر صورت گیرد و آموزش و پرورشی در کشور رواج پیدا کند که با شیوههای جدید انطباق داشته باشد. ولی متاسفانه نکاتی که مطرح میشوند فقط برای ثبت در تاریخ هستند و معمولا از سوی مسئولان نادیده گرفته میشوند و مسئولان همچنان به استفاده از شیوههای قدیمی در آموزش ادامه میدهند. تنها نتیجه استفاده از این شیوه، ایجاد تضاد بین دنیای مدرن و ارزشهای جامعه است. تاکنون از این نادیده گرفتن نتیجهای نگرفتهایم و از مشکلاتی که در جامعه به وجود آمدهاند کاسته نشده است.
با توجه به اینکه در آموزش و پرورش ما معمولا از شیوههای سنتی برای آموزش استفاده میشود، به نظر شما آموزش و پرورش مدرن باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
شیوههای آموزشی ما جواب نمیدهند. یک آموزش و پرورش مدرن تعاملمحور و دانشآموز محور است. در بعضی از موارد شاهد هستیم که دانشآموزان در بعضی از حوزهها از نظر اطلاعات از معلمانشان پیشی گرفتهاند و دلیل این مساله این است که آنها در دنیای عظیمی از اطلاعات به سر میبرند. دیگر دورانی که معلمان بیشتر از دانشآموزان میدانستند و باید دانشآموزان مطلبی را از معلمان یاد میگرفتند به سر آمده است. به همین دلیل باید از شیوههای جدید آموزشی که در آن رابطه با دانشآموزان یک رابطه پویا است استفاده کرد. در یک رابطه پویا تبادل اطلاعات دوطرفه است و دو طرف رابطه از یکدیگر چیزهای زیادی میآموزند. در روشهای قدیمی معلمان دنیایی از اطلاعات داشتند که میخواستند آن را به دانشآموزان منتقل کنند ولی امروزه دیگر اینگونه نیست. امروزه باید شیوههای آموزش را تغییر داد و به سمت تعاملمحوری حرکت کرد زیرا نتیجه استفاده از شیوههای قدیمی به مخدوش کردن رابطه معلم و دانشآموز میانجامد و به اهداف مورد نظرش هم نمیرسد. دانشآموزان استفاده از شیوههای تعاملمحور را بیشتر قبول دارند و کارآیی آنها هنگام استفاده از این شیوهها بیشتر است.
لینک خبر : http://armandaily.ir/?News_Id=128809