
باید اسیدپاشی را محصول جامعه و ساختارهایی بدانیم که در این جامعه عامل اسیدپاشی هم خود قربانی است. اینکه تنها روی این مسئله تأکید کنیم که اشد مجازات باید برای مجرم در نظر گرفته شود، نشان میدهد که روندها و ساختارهایی که باعث میشود فرد دست به چنین کاری بزند را درست نشناختهایم. باید بررسی کنیم که چه کسانی اسید میپاشند. کسی که دارای تربیت درست اجتماعی باشد و مبانی فرهنگی و اعتقادی صحیحی در جامعه او وجود داشته باشد، جرأت انجام چنین کاری را ندارد.
در نشست «اسیدپاشی؛ واکنشها و راهکارها» که توسط موسسه رحمان در روز سهشنبه ۲۸/۱۱/۹۳ در تالار شریعتی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار گردید، دکتر سعید معیدفر ضمن بیان این مطلب که باید اسیدپاشی را محصول جامعه و ساختارهایی بدانیم که در این جامعه عامل اسیدپاشی هم خود قربانی است، اظهار داشت: اینکه تنها روی این مسئله تأکید کنیم که اشد مجازات باید برای مجرم در نظر گرفته شود، نشان میدهد که روندها و ساختارهایی که باعث میشود فرد دست به چنین کاری بزند را درست نشناختهایم. باید بررسی کنیم که چه کسانی اسید میپاشند. کسی که دارای تربیت درست اجتماعی باشد و مبانی فرهنگی و اعتقادی صحیحی در جامعه او وجود داشته باشد، جرأت انجام چنین کاری را ندارد. جرایم علیه زنان بیشتر در مناطق و توسط افرادی صورت میگیرد که دچار فقر فرهنگی هستند و نوع تلقی نسبت به زنان، در پوششی از ابهامها یا سنتهای نادرست قرار دارد. ما باید ریشهها و بسترهای این اتفاق را شناسایی کنیم.
اسیدپاشی محصول دورانی است که زنان نقشهای اجتماعی برعهده گرفتند
استاد دانشگاه تهران با اشاره به سابقه اسیدپاشی در ایران گفت: در ایران اولینبار در اولین دهه قرن حاضر این اتفاق افتاده است. ظاهراً اسیدپاشی محصول جامعهای است که از دورانی حرکت کرده و وارد دوران تازهای میشود و چالشهای گذار از آن دوران، تأثیر فراوانی بر بروز چنین اتفاقی داشته است. تا پیش از وقوع اولین اسیدپاشی، در جامعه ما زنان اساساً حضور نداشتند. در آن دوره زنان جزو مایملک خانه به حساب میآمدند و نقش شهروند درجه چندم را بازی میکردند و نقشهای سنتی خودشان را در خانه پذیرفته بودند. حتی گاهی اوقات دختر ۱۲ سالهای به ازدواج مرد ۷۰ سالهای درمیآمد و اتفاقی نمیافتاد. در جامعهای که ذهنیت رنان این است که زندگی مقدری دارم و باید آن را بپذیرم، اسیدپاشی اتفاق نمیافتد. اسیدپاشی محصول دورانی است که بهتدریج سطح آگاهی در جامعه بالا میرود و زنان از خانه بیرون میآیند و تحصیل میکنند و نقشهای اجتماعی دارند.
وی افزود: این حضور با باورهای پیشین و احساس تملک و انتظارات پیشینی که میخواهد باقی بماند، در تعارض قرار میگیرد. در برخی از مناطق کشور این موضوع منتفی شده است؛ چون افراد سطح آگاهیهایشان را با زمانه خود تطبیق میدهند و نقشهای جدید زنان را میپذیرند، اما همچنان مناطقی وجود دارد که این مشکل را دارند تا بهتدریج امواج رشد و توسعه به آن مناطق هم برسد و این شهروند درجه دوم بودن زنان در دورترین نقاط کشور هم از بین برود. هرچه جلوتر میرویم، باید اشکال مختلف این خشونت را کمتر داشته باشیم.
اسیدپاشیهای اصفهان تبدیل به یک مسئله اجتماعی شد
این جامعهشناس با طرح این سؤال که چرا یکباره اسیدپاشی تبدیل به یک مسئله اجتماعی میشود، عنوان داشت: در مهرماه سال جاری چندین مورد اسیدپاشی اتفاق افتاد که مسئله روز جامعه شد. اگر جامعه ما کمی عقبماندهتر و سنتیتر بود، این اتفاق مسئله روز نمیشد، اما اتفاقی که در مهرماه افتاد به این دلیل بود که عدهای در این تصور بودند که این زنان باید مجدداً به نقشهای سنتی خودشان برگردند، اما جامعه این مسئله را نپذیرفت و در مقابل آن مقاومت کرد. ۳- ۲ سال است که این بحث که زنان به نقشهای پیشین برگردند را با تفکیک جنسیتی در دانشگاهها و … در جامعه کلید زدهاند. علاوه بر تفکیک جنسیتی مسایل دیگری با عنوان خانواده مطرح شد. به این ترتیب که طلاق در حال افزایش است و سن ازدواج بالا رفته و میزان موالید کاهش پیدا کرده است و به همین دلیل ما باید مجدداً به نقشهای گذشته برگردیم.
معیدفر در ادامه گفت: این در حالی است که زنان با سرعت به سمت رشد، تحصیلات، کار و حضور اجتماعی میآیند، اما ممکن است بسیاری از افراد، علاقهمند به این تحولات نباشند. در واقع، این افراد میخواهند مجدداً شرایط پیشین را بازتولید کنند که در اینجا این دو جریان با هم مواجه میشوند. درنتیجه، جنس این اسیدپاشی با اسیدپاشیهای قبلی متفاوت است.
این استاد دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: در اسیدپاشی اول، خود اسیدپاش را هم قربانی میبینم. قطعاً او مجرم است و باید مجازات شود، اما اگر همه نقطه اتکای خود را بر او قرار دهیم، مشکل حل نمیشود. باید مجموعه مناطقی که این جرم در آنجا اتفاق میافتد را بررسی کنیم و در آنجا باید اقدامات فرهنگی و تربیتی بیشتر شود تا این مسئله ریشهکن گردد. گاهی پدر یا برادر یک دختر روی او اسید میپاشند و این نشان میدهد سنتهای بسیار زشتی در آن منطقه وجود دارد که آن پدر یا برادر را معطوف میکند که این کار را انجام دهد.
راهحل اسیدپاشیهای سازمانیافته واکنش شدید اجتماعی است
وی افزود: اما در مورد نوع دومی که باعث شد اسیدپاشی مسئله اجتماعی شود، معتقدم یک جرم سازمانیافته اتفاق افتاده که هنوز مجرمان آن شناسایی نشدهاند. در اینجا راهحل، واکنش اجتماعی شدید است. در این نوع از اسیدپاشی، بلافاصله مردم حساسیت نشان دادند و کار به جایی رسید که گفتند اگر کسی ادامه دهد، جرمش از اسیدپاش بیشتر است. مسئله اجتماعی چیزی است که عزم عمومی در جامعه را برانگیزد تا جلوی وقوع آن گرفته شود، اما جلوی چنین حساسیتی گرفته میشود. اگر این واکنش از سوی مردم نبود، اتفاق اسیدپاشی در مناطق دیگر هم صورت میگرفت. اگر باز هم حساسیت از خودمان نشان ندهیم، ممکن است دوباره این قضیه اتفاق بیفتد.
معیدفر در خاتمه گفت: در اینجا باید کمپینهای حمایت از قربانیان اسیدپاشی افزایش پیدا کنند و به جای اینکه بر مقصر متمرکز شویم روی قربانیان تمرکز کنیم و حمایتهای لازم را از آنها به عمل آوریم. اگر قربانی را تبرئه کنیم و کمپین برای کاهش درد و رنج آنها تشکیل دهیم، نشان میدهد که جامعه ما قربانی را مقصر نمیداند، بلکه دنبال تغییر رویکردهای اساسی است.